بلاکچین یک پایگاه داده امن است که در میان شبکهای از مشارکتکنندگان به اشتراک گذاشته میشود، بهطوری که اطلاعات بهروز برای تمامی مشارکتکنندگان بهطور همزمان در دسترس قرار دارد. در این سیستم، هر تغییر یا اضافه شدن اطلاعات به دفتر کل تنها زمانی صورت میگیرد که تمام شرکتکنندگان شبکه آن را تایید کنند، که این ویژگی تضمین میکند که دادهها به صورت همزمان و بدون تغییر در تمام گرهها موجود است. این مدل باعث میشود که اطلاعات همزمان و بدون نیاز به واسطههای مرکزی بهاشتراک گذاشته شود، که امنیت و شفافیت آن را افزایش میدهد.
بلاکچین یکی از مهمترین داستانهای فناوری در دهه گذشته است. با این حال، در کنار صحبتهای سطحی و گاهی پراکنده، همیشه درک عمیق و واضحی از اینکه بلاکچین چیست، چگونه کار میکند و چه کاربردی دارد، وجود ندارد ولی می توانید آخرین و جدیدترین اخبار بلاکچین را از بلاکچین نیوزپیپر مطالعه کنید. با وجود شهرت آن به عنوان تکنولوژی پیچیده، ایده اصلی پشت بلاکچین بسیار ساده است. این فناوری پتانسیل عظیمی دارد تا صنایع مختلف را از پایه تغییر دهد.
به طور ساده، بلاکچین تکنولوژی است که امکان به اشتراکگذاری امن اطلاعات را فراهم میکند. دادهها، همانطور که واضح است، در یک پایگاه داده ذخیره میشوند. تراکنشها در یک دفتر حساب به نام دفتر کل ثبت میشوند. بلاکچین نوعی پایگاه داده توزیعشده یا دفتر کل است، به این معنا که قدرت بهروزرسانی یک بلاکچین بین گرهها یا مشارکتکنندگان یک شبکه کامپیوتری عمومی یا خصوصی توزیع میشود. این فناوری به نام فناوری دفتر کل توزیعشده (DLT) شناخته میشود. گرهها برای بهروزرسانی بلاکچینها با توکنها یا ارز دیجیتال پاداش میگیرند.
بلاکچین امکان ثبت دائمی، تغییرناپذیر و شفاف دادهها و تراکنشها را فراهم میآورد. این ویژگی باعث میشود که امکان تبادل هر چیزی که ارزش دارد، چه یک کالای فیزیکی و چه چیزی انتزاعیتر، فراهم شود.
امنیت رمزنگاریشده: اولین ویژگی این است که پایگاه داده بلاکچین باید از نظر رمزنگاری امن باشد. این به این معنی است که برای دسترسی یا افزودن داده به پایگاه داده، شما به دو کلید رمزنگاری نیاز دارید: یک کلید عمومی، که اساساً آدرس در پایگاه داده است، و یک کلید خصوصی که یک کلید منحصر به فرد است و باید توسط شبکه تأیید شود.
بلاکچین بهعنوان یک دفتر دیجیتال: بلاکچین یک دفتر دیجیتال یا پایگاه داده از تراکنشها است، به این معنا که تمام عملیات آن بهصورت آنلاین و دیجیتال انجام میشود.
شبکه توزیعشده عمومی یا خصوصی: بلاکچین یک پایگاه داده است که در یک شبکه عمومی یا خصوصی به اشتراک گذاشته میشود. یکی از معروفترین شبکههای بلاکچین عمومی، بلاکچین بیتکوین است. هر کسی میتواند یک کیف پول بیتکوین باز کند یا به گرهای در شبکه تبدیل شود. دیگر بلاکچینها شبکههای خصوصی هستند که بیشتر در بانکداری و فینتک کاربرد دارند، جایی که افراد باید دقیقاً بدانند چه کسانی در حال مشارکت هستند، چه کسانی به دادهها دسترسی دارند و چه کسانی کلید خصوصی پایگاه داده را دارند. دیگر انواع بلاکچینها شامل بلاکچینهای کنسرسیوم و بلاکچینهای ترکیبی هستند که هر دو جنبههایی از بلاکچینهای عمومی و خصوصی را ترکیب میکنند.
با تمام پتانسیلهایی که بلاکچین دارد، هنوز نتوانسته است به تغییری که برخی پیشبینی کرده بودند، دست یابد. پس چگونه میتوانیم بدانیم چه چیزی واقعی است و چه چیزی فقط هیاهوست؟ و آیا هنوز میتوان از بلاکچین برای افزایش کارایی، تقویت امنیت و ایجاد ارزش استفاده کرد؟ برای یافتن پاسخ این سوالات ادامه مطلب را بخوانید.
برای درک بهتر نحوه عملکرد بلاکچین و دیگر فناوریهای دفتر کل توزیعشده (DLT)، لازم است به جزئیات بیشتری پرداخته شود.
هنگامی که دادهها در یک بلاکچین دسترسی یا تغییر مییابند، رکورد در یک "بلاک" ذخیره میشود که همراه با رکوردهای سایر تراکنشها است. تراکنشهای ذخیرهشده با استفاده از هش های منحصر به فرد و تغییرناپذیر رمزنگاری میشوند. بلاکهای جدید داده ها، بلاکهای قدیمی را بازنویسی نمیکنند، بلکه آنها بهصورت "زنجیرهای" به هم متصل میشوند تا هر تغییری قابل نظارت باشد.
این بلاکهای داده رمزنگاریشده بهطور دائمی به هم "زنجیر" میشوند و تراکنشها بهصورت متوالی و نامحدود ثبت میشوند، که این امر یک تاریخچه حسابرسی کامل ایجاد میکند که امکان مشاهده نسخههای قبلی بلاکچین را فراهم میکند.
هنگامی که داده جدیدی به شبکه اضافه میشود، اکثریت گرهها باید اعتبار و مشروعیت داده جدید را بر اساس مجوزها یا مشوقهای اقتصادی تأیید و تایید کنند که به آن مکانیسمهای اجماع گفته میشود. زمانی که اجماع حاصل شد، یک بلاک جدید ایجاد و به زنجیره متصل میشود. سپس همه گرهها بهروزرسانی میشوند تا دفتر کل بلاکچین را منعطف کنند.
در یک شبکه بلاکچین عمومی، اولین گرهای که بهطور معتبر مشروعیت یک تراکنش را اثبات میکند، پاداش اقتصادی دریافت میکند. این فرآیند "ماینینگ" (استخراج) نامیده میشود.
فرض کنید شما میخواهید یک بلیت برای یک بازی فوتبال خریداری کنید. شما از یک سایت خرید بلیت آنلاین استفاده میکنید که از بلاکچین بهره میبرد. برای این که مطمئن شوید بلیت شما معتبر است و هیچ مشکلی ندارد، قبل از خرید باید اطلاعات فروشنده توسط شبکهای از کامپیوترهای مختلف (که گرهها نامیده میشوند) بررسی و تایید شود.
این بررسیها بهطور خودکار توسط بلاکچین انجام میشود. هر کامپیوتری که به این شبکه متصل است، اطلاعات بلیت و فروشنده را بررسی میکند. وقتی که تمام گرهها تایید کردند که بلیت معتبر است، بلیت به شما فروخته میشود و شما میتوانید با خیال راحت به بازی بروید.
در این سیستم، هیچ نیازی به یک نهاد مرکزی (مثل یک بانک یا موسسه دولتی) برای تایید بلیتها نیست. بلاکچین این امکان را فراهم میکند که همه چیز بهطور شفاف و ایمن از طریق شبکه انجام شود. این فرآیند مشابه ماینینگ است، جایی که کسانی که تایید این اطلاعات را انجام میدهند، پاداش دریافت میکنند.
پیشنهاد مطالعه: بهترین ماینر بیتکوین
برای ثبت یک تراکنش باید تعداد کامپیوترهای موجود در زنجیره، ثابت کنند که آنلاین هستند و مشارکت دارند. برای اثبات آنلاین بودن، یک مسابقه مثل حل معادله مطرح می شود و هر کامپیوتر که سریعتر این معادله را حل کند جایزه می گیرد. به این ترتیب کامپیوترها ترغیب می شوند که در این زنجیره شرکت کنند و منابعشان را در اختیار آن بلاکچین قرار بدهند.
همانطور که گفته شد، بلاکچین میخواهد اطمینان پیدا کند که کامپیوترهای موجود در شبکه (ماینرها) فعال، آنلاین و مشارکتکننده هستند. بنابراین، یک معمای ریاضی مطرح میشود که حل آن نیازمند تلاش واقعی (و مصرف منابع) است. این معما نقش اثبات مشارکت و فعالیت (Proof of Work) را ایفا میکند.
معمای ریاضی (هشینگ) بسیار پیچیده است و تنها با آزمون و خطا قابل حل است. هر ماینری که بتواند سریعتر پاسخ درست را پیدا کند، به شبکه اعلام میکند: «من حلش کردم!» بقیه کامپیوترها این جواب را بررسی و تأیید میکنند. در نتیجه: آن ماینر حق دارد تراکنشها را ثبت کند و به عنوان پاداش، جایزه (مثل بیتکوین) دریافت میکند.
چون ماینرها برای حل این معادلات نیاز به قدرت پردازشی، برق و سختافزار قوی دارند، جایزهای مثل ارز دیجیتال به آنها انگیزه میدهد تا منابع خود را به شبکه اختصاص دهند. بدون این جایزه، شاید دلیلی برای مشارکت آنها وجود نداشت.
فرض کنید:
یک گروه از نگهبانان در حال حفاظت از یک خزانه هستند.
هر چند دقیقه، آنها باید اثبات کنند که واقعاً در محل حضور دارند و مراقب هستند.
برای اثبات حضور در محل، یک قفل پیچیده به آنها داده میشود که باید سریع آن را باز کنند.
اولین نگهبانی که قفل را باز کند، پاداش دریافت میکند.
این مکانیزم باعث میشود:
نگهبانها (ماینرها) همیشه آماده باشند.
و مطمئن شویم خزانه (بلاکچین) امن باقی میماند.
مکانیزمهای اجماع یکی از مفاهیم کلیدی در بلاکچین هستند که روشهایی را برای تایید و اعتبارسنجی تراکنشها و افزودن دادههای جدید به دفتر کل فراهم میکنند. دو سیستم معروف برای رسیدن به اجماع در بلاکچینهای عمومی، Proof of Work (PoW) و Proof of Stake (PoS) هستند. در ادامه به توضیح هر یک از این سیستمها و تفاوتهای آنها میپردازیم.
در یک سیستم Proof of Work، اولین گره (یا مشارکتکننده) که یک تراکنش یا افزودن داده جدید را به دفتر کل دیجیتال تایید میکند، تعدادی توکن به عنوان پاداش دریافت میکند. برای تکمیل فرایند تایید، مشارکتکننده یا "ماینر" باید یک سوال رمزنگاری را حل کند. اولین ماینری که معما را حل میکند، پاداش خود را دریافت میکند.
این سیستم به طور گستردهای در بلاکچین بیت کوین استفاده میشود. در ابتدا، استخراجکنندگان بلاکچین این کار را بهعنوان یک سرگرمی انجام میدادند، اما به دلیل پتانسیل سودآوری، استخراج بلاکچین به صنعتی بزرگ تبدیل شد. این ماینینگها توجه زیادی را به دلیل مصرف بالای انرژی که دارند جلب کرده است.
در سیستم Proof of Stake، سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال خود را در یک استخر مشترک بهصورت وثیقه واریز میکنند تا شانس کسب توکنها به عنوان پاداش را داشته باشند. در این سیستم، ماینرها بر اساس تعداد سکههایی که در کیف پول دیجیتال خود دارند و مدت زمانی که آنها را نگه داشتهاند، امتیازدهی میشوند. ماینری که بیشترین تعداد سکههای بومی پروتکل را در اختیار داشته باشد، شانس بیشتری برای انتخاب شدن برای تایید تراکنشها و دریافت پاداش دارد.
در سپتامبر 2022، اتریوم (یک شبکه ارز دیجیتال متنباز) نگرانیها در مورد مصرف انرژی بالا را با ارتقای معماری نرمافزاری خود به سیستم **Proof of Stake** برطرف کرد. این رویداد که به نام "Merge" شناخته میشود، یک لحظه مهم در تاریخ بلاکچین به شمار میآید.
پیشنهاد مطالعه: انواع الگوریتم بلاکچین
در حالی که Proof of Work بهعنوان یک سیستم سنتی و پرمصرف شناخته میشود، Proof of Stake به عنوان راهی کارآمدتر و کمهزینهتر برای تایید تراکنشها و اجماع در بلاکچینها بهشمار میآید. با توجه به مصرف انرژی زیاد PoW و نگرانیها در مورد تاثیرات زیستمحیطی آن، بسیاری از بلاکچینها مانند اتریوم به سمت PoS حرکت کردهاند تا مشکلات مربوط به مصرف انرژی را کاهش دهند.
در PoW، ماینرها برای تایید تراکنشها باید یک معما یا مسئله پیچیده را حل کنند.
در PoS، ماینرها یا اعتبارسنجها بر اساس میزان ارز دیجیتال (توکن) که در شبکه بهصورت وثیقه قرار دادهاند، انتخاب میشوند.
PoW به دلیل نیاز به انجام محاسبات پیچیده، مصرف انرژی بسیار بالایی دارد.
PoS مصرف انرژی کمتری دارد زیرا نیازی به حل مسائل پیچیده نیست و تنها به واریز ارز دیجیتال نیاز دارد.
PoW به دلیل سودآوری، به صنعتی با مقیاس بزرگ تبدیل شده است.
PoS به دلیل نیاز کمتر به منابع سختافزاری و انرژی، راهی برای کاهش صنعتی شدن و تمرکززدایی بیشتر است.
بلاکچین و فناوریهای دفتر کل توزیعشده (DLT) میتوانند فرصتهای جدیدی برای کسبوکارها ایجاد کنند، از طریق کاهش ریسکها و هزینههای تطابق، ایجاد تراکنشهای کارآمدتر از نظر هزینه، تسهیل خودکار و ایمن اجرای قراردادها و افزایش شفافیت شبکه. بیایید این موارد را بهطور دقیقتر بررسی کنیم:
بانکها برای جذب و نگهداری مشتریان به فرآیندهای "شناخت مشتری" (KYC) وابستهاند. اما بسیاری از فرآیندهای KYC موجود قدیمی هستند و هزینههایی تا حدود 500 میلیون دلار در سال برای هر بانک ایجاد میکنند. یک سیستم جدید DLT ممکن است فقط به یک تایید KYC برای هر مشتری نیاز داشته باشد، که منجر به افزایش کارایی، کاهش هزینهها و بهبود شفافیت و تجربه مشتری میشود.
فرض کنید دو شرکت قصد دارند یک معامله بینالمللی انجام دهند؛ مثلاً یکی میخواهد مقدار زیادی کره و پنیر به دیگری بفروشد. این معامله شامل مراحل زیر است:
صدور و تأیید اسناد مالی (مثل اعتبار اسنادی یا همان LC).
بررسی و هماهنگی میان بانکها، فروشنده، خریدار، شرکتهای حملونقل، و مقامات گمرکی.
ثبت سوابق و اطمینان از درستی اطلاعات.
این فرآیند معمولاً زمانبر است، چون هر مرحله نیاز به ارسال اسناد، تأیید آنها و تعامل بین چندین نهاد دارد. گاهی ممکن است این روند تا ده روز یا بیشتر طول بکشد.
حالا همان معامله با کمک بلاکچین انجام میشود. بلاکچین بهعنوان یک دفتر کل دیجیتالی و جهانی:
تمام اسناد و اطلاعات لازم (مانند قرارداد، تاییدیهها، وضعیت حملونقل، پرداختها) را در یک سیستم متمرکز ثبت و بهروز میکند.
هر طرف (فروشنده، خریدار، بانکها، حملونقل) به یک نسخه از این اطلاعات دسترسی دارد و میتواند وضعیت معامله را بهصورت لحظهای مشاهده و تأیید کند.
از آنجایی که اطلاعات شفاف و غیرقابل تغییر است، نیازی به بررسی چندباره یا ارسال کاغذی اسناد نیست.
فرآیند پیچیده و چندمرحلهای معاملهای که قبلاً ده روز زمان میبرد، حالا تنها در چهار ساعت انجام میشود. هزینههای مربوط به کاغذبازی، ارسال مدارک، و تأخیرهای ناشی از هماهنگی، به طور چشمگیری کاهش پیدا میکند.
زمان یکی از مهمترین عوامل در معاملات حساس به زمان (مثل محصولات غذایی) است. تأخیر میتواند باعث خراب شدن کالا یا از دست رفتن فرصت شود.
صرفهجویی در هزینه: کاهش نیاز به کاغذ، نیروی انسانی، و هزینههای ارسال و تأیید مدارک.
امنیت: اطلاعات روی بلاکچین رمزنگاریشده و غیرقابل تغییر است، بنابراین خطر تقلب یا خطای انسانی کمتر میشود.
قراردادهای هوشمند مجموعهای از دستورالعملها هستند که در توکنهایی کدگذاری میشوند که در بلاکچین صادر میشوند و میتوانند تحت شرایط خاص بهطور خودکار اجرا شوند. این قراردادها میتوانند امکان اجرای خودکار قراردادها را فراهم کنند. بهعنوان مثال، یکی از خردهفروشان قصد داشت تلاشهای مدیریت زنجیره تأمین خود را بهینهسازی کند، بنابراین شروع به ثبت تمامی فرآیندها و اقدامات از فروشنده تا مشتری کرد و آنها را به قراردادهای هوشمند در بلاکچین کدگذاری کرد. این اقدام نه تنها پیگیری منشاء غذا را برای مصرف ایمنتر آسانتر کرد، بلکه نیاز به تلاش انسانی کمتری داشت و توانایی ردیابی محصولات گمشده را بهبود بخشید.
بلاکچین به خریداران و فروشندگان این امکان را میدهد که ارزهای دیجیتال را به صورت آنلاین مبادله کنند، بدون نیاز به بانکها یا واسطههای دیگر. تمام داراییهای دیجیتال، از جمله ارزهای دیجیتال، بر پایه فناوری بلاکچین ساخته شدهاند. مالی غیرمتمرکز (DeFi) مجموعهای از برنامههای کاربردی در ارز دیجیتال یا بلاکچین است که هدف آنها جایگزینی واسطههای مالی فعلی با خدمات مبتنی بر قراردادهای هوشمند است. مشابه بلاکچین، برنامههای DeFi غیرمتمرکز هستند، به این معنی که هر کسی که به یک برنامه دسترسی داشته باشد، کنترل تغییرات یا افزودنهای انجام شده به آن را در اختیار دارد. این امر به این معناست که کاربران بهطور بالقوه کنترل مستقیمتری بر پول خود دارند.
پیشنهاد مطالعه: دریافت آخرین اخبار از بهترین سایت اخبار ارز دیجیتال
ارز دیجیتال تنها نوک کوه یخ است. کاربردهای بلاکچین به سرعت در حال گسترش است، به ویژه هنگامی که بلاکچین با دیگر فناوریهای نوظهور ترکیب میشود. نمونههایی از دیگر کاربردهای بلاکچین عبارتند از:
با استفاده از بلاکچین، شرکتها میتوانند یک مسیر حسابرسی غیرقابل تغییر از طریق ثبت متوالی و نامحدود تراکنشها ایجاد کنند. این امکان به سیستمهایی میدهد که سوابق ثابت (مانند مالکیت زمین) یا سوابق پویا (مثل تبادل داراییها) را نگهداری کنند.
بلاکچین به شرکتها این امکان را میدهد که یک تراکنش را تا وضعیت کنونی آن پیگیری کنند. این ویژگی به شرکتها کمک میکند که دقیقاً بفهمند دادهها از کجا آمدهاند و به کجا ارسال شدهاند، که این امر به جلوگیری از نقض دادهها کمک میکند.
بلاکچین از قراردادهای هوشمند پشتیبانی میکند، که مجموعهای از دستورالعملها هستند که بهطور خودکار تحت شرایط خاص اجرا میشوند و میتوانند بهطور خودکار فرآیندهای مختلف را تکمیل کنند.
پیشنهاد مطالعه: کاربرد بلاکچین
در حالی که بلاکچین ممکن است یک تغییر بزرگ در بازی باشد، نگرانیهایی در مورد ارزش واقعی آن برای کسبوکارها به وجود آمده است. یکی از نگرانیهای اصلی این است که با وجود تمامی استفادههای مطرحشده در مراحل ابتدایی، تیترهای اغراقآمیز و میلیاردها دلار سرمایهگذاری، هنوز موارد کاربرد عملی و مقیاسپذیر زیادی برای بلاکچین وجود ندارد.
یکی از دلایل این امر ظهور فناوریهای رقیب است. به عنوان مثال، در حوزه پرداختها، بلاکچین تنها فناوری فینتک نیست که زنجیره ارزش را مختل میکند. در سال 2021، 60 درصد از نزدیک به 12 میلیارد دلار سرمایهگذاری انجامشده در فینتکهای ایالات متحده، روی پرداختها و وامدهی متمرکز بود. با توجه به پیچیدگی راهحلهای بلاکچین و این که معمولاً راهحلهای ساده بهترین گزینه هستند، بلاکچین همیشه نمیتواند پاسخ مناسبی برای چالشهای پرداخت باشد.
نگاهی به آینده نشان میدهد که برخی معتقدند ارزش بلاکچین در کاربردهایی است که دادهها را دموکراتیک میکنند، امکان همکاری را فراهم میآورند و نقاط درد خاصی را حل میکنند. تحقیقات مک کینزی نشان میدهد که این کاربردهای خاص جایی هستند که بلاکچین بیشترین پتانسیل را دارد، نه در خدمات مالی. به جای این که بلاکچین یک راهحل جهانی باشد، ممکن است تاثیر بزرگ آن در حل مشکلات دقیق در صنایع مختلف مانند شفافیت زنجیره تأمین، اشتراکگذاری امن دادهها یا مدیریت هویت باشد.
مککینزی پیشبینی میکند که در دهه آینده، بلاکچین در دو افق اصلی توسعه خواهد داشت:
BaaS (بلاکچین به عنوان سرویس) یک سرویس مبتنی بر ابر است که محصولات دیجیتال برای محیطهای DLT و بلاکچین میسازد بدون اینکه نیاز به راهاندازی زیرساختها باشد. در حال حاضر، این روند توسط شرکتهای بزرگ فناوری پیش میرود.
افزایش تعاملپذیری به این معنا خواهد بود که شبکههای بلاکچین مختلف و سیستمهای خارجی قادر خواهند بود دادههای یکدیگر را مشاهده، دسترسی و به اشتراک بگذارند و در عین حال یکپارچگی آنها حفظ شود. استانداردسازی سختافزار و الگوریتمهای اجماع مقیاسپذیر این امکان را برای استفادههای میانشبکهای فراهم میآورد، مانند اینترنت اشیاء بر روی زیرساخت بلاکچین.
این روندها بهطور جزئی به دلیل فشار بیشتر از سوی نهادهای نظارتی و مصرفکنندگان که خواستار شفافیت بیشتر در زنجیره تأمین هستند، و بهطور جزئی به دلیل عدم قطعیت اقتصادی و جستجوی مصرفکنندگان برای سیستمهای مستقل و تحت نظارت مرکزی ایجاد خواهد شد. علاوه بر این، شرکتهای بزرگ که آزمایشهای موفق راهاندازی میکنند، اعتماد مصرفکنندگان و سایر سازمانها را جلب خواهند کرد.
پتانسیل رشد بلاکچین ممکن است تحت تاثیر چند عامل قرار گیرد: برای مثال، برخی از برنامههای کاربردی معروف ذاتاً مقیاسپذیری محدودی دارند، از جمله نیازهای انرژی یا زیرساخت. علاوه بر این، عدم اطمینان در مورد تحولات نظارتی یا حکومتی میتواند باعث شود که مصرفکنندگان محتاط باقی بمانند، برای مثال، اگر شفافیتی در مورد اینکه چه کسی قراردادهای هوشمند را اجرا خواهد کرد، وجود نداشته باشد. تهدید غیرقابل حل حملات سایبری نیز همچنان برای کاربران بالقوه بلاکچین یک نگرانی است. و در نهایت، دیگر روندهای فناوری، به ویژه هوش مصنوعی، تمام منابع و سرمایهگذاریها را جذب کردهاند.
توکنهای غیرقابل تعویض (NFTs) بر روی بلاکچینهایی که از قراردادهای هوشمند پشتیبانی میکنند، مانند اتریوم یا سولانا، ضرب (mint) میشوند. NFTها نمایانگر داراییهای منحصر به فردی هستند که نمیتوان آنها را تکرار کرد. این بخش غیرقابل تعویض بودن آنهاست و نمیتوان آنها را بهطور یکبهیک مبادله کرد. این داراییها میتوانند هر چیزی از یک نقاشی پیکاسو تا یک میم دیجیتال "This is fine" از سگ باشند. چون NFTها بر روی بلاکچینها ساخته میشوند، هویت و مالکیت منحصر به فرد آنها میتواند از طریق دفتر کل (ledger) تأیید شود. در برخی از NFTها، صاحب آنها هر بار که NFT مبادله میشود، حق امتیاز دریافت میکند.
پیشنهاد مطالعه: NFT چیست؟
بازار NFTها بسیار نوسان دارد: در سال 2021، یکی از NFTهایی که توسط هنرمند دیجیتال مایک وینکلمن (که با نام Beeple شناخته میشود) ساخته شده بود، در حراجی کریستیز به قیمت 69.3 میلیون دلار** فروخته شد. اما فروش NFTها از تابستان 2022 به شدت کاهش یافت. بر اساس گزارشی از شرکت تحلیل ارزهای دیجیتال dappGambl در سال 2023، 95 درصد از NFTها عملاً هیچ ارزشی ندارند.
آدرس ای میل شما نمایش داده نمیشود.