`
قانون‌گذاری مالیات کریپتو در سنای آمریکا: چه آینده‌ای در انتظار سرمایه‌گذاران است؟

قانون‌گذاری مالیات کریپتو در سنای آمریکا: چه آینده‌ای در انتظار سرمایه‌گذاران است؟

کمیته مالی سنای آمریکا برای تعیین قوانین مالیاتی ارزهای دیجیتال تشکیل جلسه می‌دهد. این تصمیم بر آینده سرمایه‌گذاران، ماینرها و کل صنعت کریپتو تأثیرگذار خواهد بود. جزئیات را بخوانید.

جدول محتوا [نمایش] [مخفی]

برگزاری جلسه کمیته سنا برای مالیات دارایی دیجیتال

جزئیات و اهداف جلسه سرنوشت‌ساز سنا

کمیته مالیات سنای ایالات متحده (The US Senate Finance Committee) قرار است چهارشنبه آینده جلسه‌ای کلیدی برای بررسی نحوهٔ قانون‌گذاری مالیاتی بر دارایی‌های دیجیتال برگزار کند. این جلسه که به ریاست مایک کریپو، رئیس این کمیته، برگزار خواهد شد، گامی مهم در جهت شفاف‌سازی مقررات پیچیده و اغلب مبهم پیرامون ارزهای دیجیتال محسوب می‌شود. اهمیت این رویداد با حضور چهره‌های برجسته از صنعت کریپتو و متخصصان حوزهٔ مالیات دوچندان شده است. بر اساس اطلاعیه منتشر شده، لارنس زلاتکین، معاون مالیاتی صرافی معتبر کوین‌بیس (Coinbase) و جیسون سومنساتو، مدیر سیاست‌گذاری در مرکز تحقیقاتی کوین سنتر (Coin Center)، از جمله افرادی هستند که برای ارائه توضیحات و شهادت در این جلسه حضور خواهند یافت. این ترکیب از نمایندگان صنعت و قانون‌گذاران نشان‌دهندهٔ عزم جدی برای ایجاد یک چارچوب قانونی منسجم است.
مطالعه اخبار ارزدیجیتال در بلاکچین نیوزپیپر
پیشنهاد مطالعه : فراخوان ویتالیک بوترین: ساخت زیرساخت‌های باز برای سلامت، اقتصاد و حاکمیت

هدف اصلی این جلسه، همسوسازی قوانین مالیاتی با توصیه‌هایی است که در گزارش ماه ژوئیه کاخ سفید درباره دارایی‌های دیجیتال ارائه شد. در آن گزارش، از قانون‌گذاران خواسته شده بود که ارزهای دیجیتال را به عنوان یک طبقه دارایی جدید (New Asset Class) به رسمیت بشناسند و قوانین مالیاتی موجود برای اوراق بهادار و کالاها را متناسب با ویژگی‌های منحصربه‌فرد این حوزه اصلاح کنند. این جلسه به دنبال تبدیل این توصیه‌ها به قوانین عملی است تا سردرگمی فعالان صنعت بلاکچین که در دولت بایدن به اوج خود رسیده بود، پایان یابد و راه برای نوآوری هموارتر شود. علاوه بر نمایندگان کوین‌بیس و کوین سنتر، آنت نلن، رئیس کارگروه مالیات دارایی‌های دیجیتال در موسسه حسابداران رسمی آمریکا، و آندره‌آ اس. کرامر، متخصص حقوقی مالیات کریپتو، نیز در این پنل تخصصی شرکت خواهند کرد تا دیدگاه‌های کارشناسی خود را ارائه دهند.

چالش‌های فعلی مالیات بر ارزهای دیجیتال در آمریکا

در حال حاضر، یکی از بزرگ‌ترین موانع قانونی در ایالات متحده، رویکرد خدمات درآمد داخلی (IRS) است. این سازمان، ارزهای دیجیتال و توکن‌های غیرقابل تعویض (NFT) را نه به عنوان «ارز» (Currency) بلکه به عنوان «دارایی» (Property) طبقه‌بندی می‌کند. این تمایز به ظاهر ساده، پیامدهای مالیاتی گسترده‌ای برای کاربران دارد. طبق این تعریف، هرگونه معامله، فروش یا حتی تبدیل یک ارز دیجیتال به ارز دیگر، در صورتی که با سود همراه باشد، یک «رویداد مشمول مالیات بر عایدی سرمایه» (Capital Gains Tax Event) تلقی می‌شود. این موضوع نه تنها فرآیند محاسبه و گزارش مالیات را برای سرمایه‌گذاران خرد و کلان بسیار پیچیده می‌کند، بلکه استفاده از کریپتو برای پرداخت‌های روزمره را نیز دشوار می‌سازد.

گزارش کاخ سفید به این چالش‌ها اشاره کرده و پیشنهاد داده است که اگر قانون‌گذاری جدیدی به تصویب نرسد، وزارت خزانه‌داری و IRS باید دستورالعمل‌های شفافی برای موارد زیر صادر کنند: نحوهٔ مالیات‌ستانی از پرداخت‌های انجام‌شده با استیبل‌کوین‌ها، وضعیت مالیاتی مقادیر اندک ارز دیجیتال که از طریق ایردراپ‌ها (Airdrops) به دست می‌آید، و مهم‌تر از همه، قوانین مربوط به پاداش‌های حاصل از استخراج (Mining) و سهام‌گذاری (Staking). این فعالیت‌ها که برای امنیت و کارکرد شبکه‌های بلاکچین حیاتی هستند، در حال حاضر در هاله‌ای از ابهام مالیاتی قرار دارند و شفافیت در این زمینه می‌تواند به رشد اکوسیستم وب۳ کمک شایانی کند. بدون قوانین روشن، کاربران و توسعه‌دهندگان در معرض ریسک‌های قانونی ناخواسته قرار می‌گیرند.

تلاش‌های سیاسی برای اصلاح قوانین و رفع مالیات مضاعف

در کنار تلاش‌های نهادهای اجرایی، برخی چهره‌های سیاسی نیز برای اصلاح قوانین موجود فعال بوده‌اند. سناتور سینتیا لومیس (Cynthia Lummis) یکی از منتقدان سرسخت چیزی است که آن را «رفتار مالیاتی ناعادلانه» با ماینرها و استیکرها می‌خواند. او توضیح می‌دهد که این فعالان شبکه با نوعی «مالیات مضاعف» (Double Taxation) روبرو هستند. آن‌ها یک بار زمانی که پاداش بلاک را در قالب ارز دیجیتال دریافت می‌کنند (به عنوان درآمد) مشمول مالیات می‌شوند و بار دیگر هنگامی که همان ارز دیجیتال را با سود می‌فروشند، باید مالیات بر عایدی سرمایه بپردازند. این ساختار مالیاتی نه‌تنها منصفانه نیست، بلکه انگیزه مشارکت در تأمین امنیت شبکه‌های بلاکچین را نیز کاهش می‌دهد.

سناتور لومیس در ماه ژوئیه تلاش کرد تا بندی را برای رفع این مشکل در لایحه بودجه دولت ترامپ بگنجاند، اما این تلاش در نهایت ناکام ماند و اصلاحیه مورد نظر او به صحن سنا راه نیافت. با این حال، این اقدامات نشان‌دهندهٔ فشارهای سیاسی برای ایجاد یک محیط رگولاتوری مطلوب‌تر برای صنعت کریپتو است. بر اساس متن مرجع، مقررات‌گذاری در حوزه کریپتو از زمان بازگشت ترامپ به قدرت در ژانویه ۲۰۲۵، با هدف تقویت نوآوری، حفظ استعدادها و جبران پیشرفت کند دولت بایدن، شتاب گرفته است. لومیس معتقد است که «زمان آن رسیده که به این رفتار مالیاتی ناعادلانه پایان دهیم و اطمینان حاصل کنیم که آمریکا به ابرقدرت بیت‌کوین و کریپتوی جهان تبدیل می‌شود.» جلسه کمیته سنا می‌تواند نقطه عطفی در تحقق این چشم‌انداز باشد.

متخصصان برجسته حاضر در جلسه کمیته مالی

موفقیت و اثربخشی جلسه کمیته مالی سنا تنها به اهداف آن بستگی ندارد، بلکه به وزن و اعتبار افرادی که برای شهادت دادن دعوت شده‌اند نیز گره خورده است. انتخاب دقیق چهار متخصص برجسته از حوزه‌های مختلف صنعت کریپتو، سیاست‌گذاری، حسابداری و حقوق، نشان می‌دهد که قانون‌گذاران به دنبال درک جامعی از پیچیدگی‌های مالیات بر دارایی‌های دیجیتال هستند. این پنل تخصصی قرار است دیدگاه‌های متفاوتی را ارائه دهد که هر یک نمایندهٔ بخشی از اکوسیستم مالی غیرمتمرکز است. از مدیران اجرایی صرافی‌های بزرگ گرفته تا مدافعان سیاست‌های نوآورانه و کارشناسان اجرای قوانین مالیاتی، حضور این افراد تضمین می‌کند که بحث‌ها فراتر از کلیات رفته و به جزئیات فنی و عملیاتی پرداخته شود. این رویکرد چندوجهی برای تدوین قوانینی که هم از نوآوری محافظت کرده و هم عدالت مالیاتی را برقرار سازد، کاملاً ضروری است.

نماینده غول‌های صنعت: صدای صرافی‌ها و مراکز تحقیقاتی

حضور لارنس زلاتکین (Lawrence Zlatkin)، معاون مالیاتی صرافی کوین‌بیس (Coinbase)، در این جلسه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. کوین‌بیس به عنوان یکی از بزرگ‌ترین و معتبرترین صرافی‌های ارز دیجیتال در جهان که به صورت عمومی در بورس نیز معامله می‌شود، در خط مقدم چالش‌های رگولاتوری و مالیاتی قرار دارد. زلاتکین به نمایندگی از میلیون‌ها کاربر و سرمایه‌گذار، می‌تواند مشاهدات دست اولی را دربارهٔ سردرگمی‌ها و موانع ناشی از قوانین فعلی ارائه دهد. او احتمالاً بر لزوم ایجاد قوانینی ساده، شفاف و قابل اجرا تأکید خواهد کرد که فرآیند گزارش‌دهی مالیاتی را برای کاربران عادی تسهیل کند و مانع از خروج سرمایه و نوآوری از ایالات متحده نشود. شهادت او می‌تواند تصویری واقعی از تأثیر سیاست‌های مالیاتی بر رفتار کاربران و سلامت کلی بازار ترسیم کند.

در کنار او، جیسون سومنساتو (Jason Somensatto)، مدیر سیاست‌گذاری در کوین سنتر (Coin Center)، دیدگاهی متفاوت را نمایندگی می‌کند. کوین سنتر یک مرکز تحقیقاتی و حمایتی غیرانتفاعی است که بر جنبه‌های سیاستی و حقوقی فناوری‌های نوظهور مانند بیت‌کوین و بلاکچین تمرکز دارد. برخلاف کوین‌بیس که منافع یک کسب‌وکار بزرگ را نمایندگی می‌کند، کوین سنتر بیشتر به دنبال دفاع از اصول بنیادین این فناوری، مانند حریم خصوصی، تمرکززدایی و دسترسی آزاد به نوآوری است. سومنساتو احتمالاً استدلال خواهد کرد که قوانین مالیاتی نباید به گونه‌ای طراحی شوند که ناخواسته به نظارت بیش از حد منجر شده یا مدل‌های کسب‌وکار غیرمتمرکز مانند استیکینگ و ماینینگ را تضعیف کنند. او صدای جامعه توسعه‌دهندگان و کاربران ایدئولوژیک‌تری است که نگران حفظ روح اصلی کریپتو هستند.

دیدگاه حسابداران رسمی و متخصصان حقوقی

برای اینکه قوانین جدید در عمل قابل اجرا باشند، باید با واقعیت‌های دنیای حسابداری و حقوق همخوانی داشته باشند. به همین دلیل، حضور آنت نلن (Annette Nellen)، رئیس کارگروه مالیات دارایی‌های دیجیتال در مؤسسه حسابداران رسمی آمریکا (AICPA)، بسیار حیاتی است. این مؤسسه نمایندهٔ حسابدارانی است که در نهایت مسئولیت اجرای این قوانین و ارائه مشاوره به افراد و شرکت‌ها را بر عهده دارند. نلن می‌تواند به چالش‌های عملیاتی مانند نحوهٔ محاسبهٔ مبنای هزینه (Cost Basis) در هزاران تراکنش کوچک، ارزش‌گذاری دارایی‌های دریافتی از ایردراپ‌ها در زمان دریافت، یا تفاوت‌های حسابداری بین انواع مختلف توکن‌ها اشاره کند. دیدگاه او کمک می‌کند تا قانون‌گذاران از تصویب قوانینی که در تئوری خوب به نظر می‌رسند اما در عمل کابوس اجرایی هستند، پرهیز کنند.

ضلع دیگر این تخصص‌گرایی، حضور آندره‌آ اس. کرامر (Andrea S. Kramer)، از مؤسسان شرکت حقوقی ASKramer Law است. این شرکت به طور تخصصی بر روی مسائل حقوقی و مالیاتی ارزهای دیجیتال کار می‌کند. کرامر به عنوان یک وکیل باتجربه، می‌تواند پیامدهای حقوقی تعاریف و طبقه‌بندی‌های مختلف را برای کمیته روشن سازد. برای مثال، او می‌تواند توضیح دهد که طبقه‌بندی کریپتو به عنوان «دارایی» (Property) چه تفاوت‌های حقوقی بنیادینی با طبقه‌بندی آن به عنوان «اوراق بهادار» (Security) یا «کالا» (Commodity) دارد و هر کدام چه زنجیره‌ای از الزامات قانونی را به همراه می‌آورند. شهادت او به قانون‌گذاران کمک می‌کند تا چارچوبی ایجاد کنند که از نظر حقوقی مستحکم باشد و راه را برای تفاسیر مبهم و دعاوی قضایی آینده ببندد.

توازن قدرت: چرا ترکیب این متخصصان اهمیت دارد؟

انتخاب این چهار نفر یک اقدام استراتژیک از سوی کمیته مالی سنا است. این ترکیب به دقت طراحی شده تا یک نمای ۳۶۰ درجه از اکوسیستم دارایی‌های دیجیتال را پوشش دهد و از سوگیری به یک سمت خاص جلوگیری کند. این پنل شامل:

  • نماینده صنعت (کوین‌بیس): که دغدغه‌های تجاری، رقابتی و تجربه کاربری را مطرح می‌کند.

  • نماینده سیاست‌گذاری (کوین سنتر): که بر اصول بنیادی فناوری، نوآوری و حقوق کاربران تمرکز دارد.

  • نماینده حرفه حسابداری (AICPA): که به عملیاتی بودن، چالش‌های اجرایی و قابلیت انطباق قوانین می‌پردازد.

  • نماینده حقوقی (ASKramer Law): که بر استحکام قانونی، پیشگیری از ابهام و پیامدهای بلندمدت حقوقی تمرکز دارد.

این توازن نشان می‌دهد که سنا به دنبال یک راه‌حل جامع و پایدار است، نه یک واکنش شتاب‌زده. با شنیدن نظرات از تمام این زوایا، قانون‌گذاران شانس بیشتری برای تدوین مقرراتی دارند که هم به اهداف درآمدی دولت برسد، هم از مصرف‌کنندگان محافظت کند و هم فضای لازم برای رشد و نوآوری در یکی از مهم‌ترین فناوری‌های قرن بیست و یکم را فراهم آورد. نتیجهٔ این جلسه می‌تواند نقشه راه آیندهٔ مالیاتی آمریکا در حوزه کریپتو را برای سال‌های آینده ترسیم کند.

قوانین فعلی IRS و توصیه‌های کاخ سفید

در قلب مباحثات پیرامون قانون‌گذاری ارزهای دیجیتال در ایالات متحده، یک تقابل بنیادین میان رویکرد سنتی و سخت‌گیرانهٔ خدمات درآمد داخلی (IRS) و چشم‌انداز آینده‌نگر و منعطف‌تر گزارش کاخ سفید قرار دارد. این دو دیدگاه متفاوت، چارچوب فعلی و آیندهٔ احتمالی مالیات بر دارایی‌های دیجیتال را ترسیم می‌کنند و دلیل اصلی برگزاری جلسات مهمی مانند جلسهٔ آتی کمیته مالی سنا هستند. از یک سو، قوانین موجود IRS با طبقه‌بندی تمامی دارایی‌های دیجیتال به عنوان «دارایی»، پیچیدگی‌های عملیاتی عظیمی برای کاربران ایجاد کرده و مانعی بر سر راه پذیرش گستردهٔ این فناوری شده است. از سوی دیگر، توصیه‌های گروه کاری کاخ سفید، مسیری برای اصلاح این ساختار ناکارآمد پیشنهاد می‌دهد؛ مسیری که در آن، ارزهای دیجیتال نه به عنوان یک دارایی سنتی، بلکه به عنوان یک «طبقه دارایی جدید» با ویژگی‌های منحصربه‌فرد شناخته می‌شوند. درک این تضاد برای فهمیدن اهمیت تلاش‌های قانون‌گذاری کنونی ضروری است.

طبقه‌بندی کریپتو به عنوان «دارایی»: ریشهٔ پیچیدگی‌های مالیاتی

قانون فعلی که توسط IRS اجرا می‌شود، نقطه آغاز تمام چالش‌های مالیاتی برای فعالان حوزه کریپتو در آمریکاست. بر اساس این دستورالعمل، ارزهای دیجیتال مانند بیت‌کوین و اتریوم، و همچنین توکن‌های غیرقابل تعویض (NFT)، به عنوان «ارز» (Currency) شناخته نمی‌شوند، بلکه در دستهٔ «دارایی» (Property) قرار می‌گیرند. این تمایز به ظاهر ساده، پیامدهای بسیار گسترده‌ای دارد. در دنیای مالیات، رفتار با دارایی با رفتار با ارز کاملاً متفاوت است. هنگامی که شما از دلار برای خرید قهوه استفاده می‌کنید، هیچ رویداد مالیاتی رخ نمی‌دهد. اما وقتی یک دارایی مانند سهام یا طلا را می‌فروشید یا معامله می‌کنید، در صورت کسب سود، موظف به پرداخت مالیات بر عایدی سرمایه (Capital Gains Tax) هستید.

با اعمال این منطق بر کریپتو، تقریباً هر تراکنشی به یک «رویداد مشمول مالیات» (Taxable Event) تبدیل می‌شود. این رویدادها شامل موارد زیر است:

  • فروش ارز دیجیتال در ازای پول فیات (مانند دلار).

  • تبدیل یک ارز دیجیتال به ارز دیجیتال دیگر (مثلاً تبدیل بیت‌کوین به اتریوم).

  • استفاده از ارز دیجیتال برای خرید کالا یا خدمات (مثلاً خرید یک لپ‌تاپ با بیت‌کوین).

این رویکرد، کاربران را ملزم می‌کند تا قیمت خرید (مبنای هزینه) و قیمت فروش یا معاملهٔ هر واحد از دارایی دیجیتال خود را با دقت ثبت و محاسبه کنند. برای معامله‌گران فعال یا حتی کاربرانی که از کریپتو برای پرداخت‌های خرد استفاده می‌کنند، این فرآیند به یک کابوس حسابداری تبدیل می‌شود و عملاً پذیرش ارزهای دیجیتال به عنوان یک ابزار پرداخت روزمره را غیرممکن می‌سازد. این پیچیدگی‌ها که در دولت بایدن فعالان صنعت را سردرگم کرده بود، یکی از دلایل اصلی تلاش برای اصلاحات در دولت جدید است.

نقشه راه کاخ سفید: به رسمیت شناختن یک طبقه دارایی جدید

در مقابل این ساختار خشک و ناکارآمد، گزارش ماه ژوئیه کاخ سفید یک نقشه راه هوشمندانه و مدرن ارائه می‌دهد. هستهٔ اصلی این گزارش، یک توصیهٔ انقلابی است: از قانون‌گذاران می‌خواهد که ارزهای دیجیتال را به عنوان یک «طبقه دارایی جدید» به رسمیت بشناسند. این پیشنهاد فراتر از یک تغییر نام ساده است؛ این یک تغییر پارادایم است. با این کار، کاخ سفید اذعان می‌کند که دارایی‌های دیجیتال ویژگی‌هایی دارند که در چارچوب‌های سنتی اوراق بهادار (Securities) یا کالاها (Commodities) نمی‌گنجند و نیازمند قوانین مختص به خود هستند.

بر این اساس، گزارش از قانون‌گذاران می‌خواهد که قوانین مالیاتی موجود را برای این طبقه دارایی جدید «متناسب‌سازی» (Tailor) کنند. این متناسب‌سازی می‌تواند شامل ایجاد معافیت‌های مالیاتی برای تراکنش‌های کوچک (De Minimis Exemption) باشد تا استفاده از کریپتو برای پرداخت‌های روزمره تسهیل شود، یا تعریف روش‌های ساده‌تری برای محاسبهٔ سود و زیان. هدف نهایی این است که قوانین مالیاتی ضمن تأمین درآمدهای دولت، مانعی بر سر راه نوآوری و پذیرش فناوری بلاکچین ایجاد نکنند و استعدادهای این حوزه را در داخل کشور حفظ نمایند.

پلن B: دستورالعمل‌های اجرایی برای ابهامات کلیدی

گزارش کاخ سفید همچنین یک برنامه جایگزین یا «پلن B» را در نظر گرفته است. این گزارش پیش‌بینی می‌کند که ممکن است فرآیند قانون‌گذاری زمان‌بر باشد یا به نتیجهٔ مطلوب نرسد. به همین دلیل، توصیه می‌کند که «اگر هیچ قانون جدیدی تصویب نشود»، وزارت خزانه‌داری و IRS باید به صورت مستقل وارد عمل شده و دستورالعمل‌های شفافی (Guidance) برای رفع ابهامات موجود صادر کنند. این دستورالعمل‌ها باید بر حوزه‌هایی تمرکز کنند که بیشترین سردرگمی را برای کاربران ایجاد کرده‌اند:

  1. مالیات بر پرداخت‌های استیبل‌کوینی: استیبل‌کوین‌ها برای حفظ ارزش ثابت طراحی شده‌اند و به عنوان ابزار پرداخت استفاده می‌شوند. اعمال مالیات بر عایدی سرمایه بر تراکنش‌های آن‌ها منطقی نیست و باید تکلیف آن روشن شود.

  2. درآمدهای حاصل از ایردراپ (Airdrops): نحوهٔ ارزش‌گذاری و زمان شناسایی درآمد حاصل از توکن‌هایی که به صورت رایگان به کیف پول کاربران واریز می‌شود، یکی از بزرگ‌ترین ابهامات فعلی است.

  3. پاداش‌های استخراج (Mining) و سهام‌گذاری (Staking): این فعالیت‌ها برای امنیت شبکه‌های بلاکچین حیاتی هستند. دستورالعمل‌ها باید مشخص کنند که آیا پاداش‌های دریافتی در لحظهٔ دریافت به عنوان درآمد مشمول مالیات هستند یا تنها در زمان فروش؟ شفافیت در این زمینه می‌تواند به رفع مشکل «مالیات مضاعف» که سناتور لومیس به آن اشاره کرده است، کمک کند.

این رویکرد دوگانه (اولویت با قانون‌گذاری، و در غیر این صورت، صدور دستورالعمل اجرایی) نشان‌دهندهٔ عزم دولت برای پایان دادن به سردرگمی‌های مالیاتی است. جلسهٔ کمیته سنا فرصتی طلایی است تا مشخص شود آیا ایالات متحده مسیر قانون‌گذاری جامع را انتخاب خواهد کرد یا به راه‌حل‌های موقت اجرایی اکتفا می‌کند.

تلاش‌های سیاسی برای اصلاح قوانین مالیاتی کریپتو

فراتر از بحث‌های فنی و اقتصادی، آیندهٔ دارایی‌های دیجیتال به شدت به تصمیمات اتخاذ شده در راهروهای قدرت سیاسی گره خورده است. در ایالات متحده، پس از دوره‌ای که به گفته فعالان صنعت، با پیشرفت کند و سردرگمی‌های متعدد در دولت بایدن همراه بود، اکنون یک حرکت سیاسی جدی برای اصلاح و شفاف‌سازی قوانین مالیاتی کریپتو آغاز شده است. بر اساس گزارش‌ها، این رویکرد جدید که از زمان بازگشت دولت ترامپ در ژانویه ۲۰۲۵ شتاب گرفته، اهداف کلان‌تری را دنبال می‌کند: تقویت نوآوری داخلی، جلوگیری از فرار مغزها و استعدادهای حوزه بلاکچین، و جبران عقب‌ماندگی‌های گذشته. در این میان، چهره‌های سیاسی تأثیرگذار و گروه‌های لابی‌گر در تلاشند تا با برجسته کردن ناکارآمدی‌ها و بی‌عدالتی‌های سیستم فعلی، قانون‌گذاران را به سمت تدوین مقرراتی هوشمندانه و حامی رشد سوق دهند. این تلاش‌ها صرفاً به جلسات استماع محدود نمی‌شود، بلکه شامل پیشنهاد اصلاحیه‌های قانونی و فشارهای مستمر برای تغییر نگاه رگولاتورهاست.

پرچمدار تغییر: نبرد سناتور لومیس با مالیات مضاعف

یکی از برجسته‌ترین و پرسروصداترین صداها در این کارزار سیاسی، متعلق به سناتور سینتیا لومیس (Cynthia Lummis) است. او به صراحت از آنچه «رفتار مالیاتی ناعادلانه» با ماینرها (Miners) و استیکرها (Stakers) می‌خواند، انتقاد کرده است. استدلال اصلی لومیس بر مفهوم «مالیات مضاعف» (Double Taxation) استوار است؛ مشکلی که به گفته او، انگیزه مشارکت در فعالیت‌های حیاتی برای تأمین امنیت شبکه‌های بلاکچین را به شدت کاهش می‌دهد. او توضیح می‌دهد که این فعالان شبکه در دو مرحله مجزا و به شکلی نابرابر مشمول مالیات می‌شوند. اولین مرحله، هنگام دریافت پاداش بلاک (Block Reward) است که به عنوان درآمد شناسایی شده و باید مالیات آن پرداخت شود. مرحله دوم، زمانی است که آن‌ها تصمیم به فروش همان ارزهای دیجیتال دریافت شده می‌گیرند؛ در این صورت، اگر ارزش دارایی افزایش یافته باشد، موظف به پرداخت مالیات بر عایدی سرمایه نیز هستند. این ساختار پیچیده و سنگین، عملاً فعالان این حوزه را جریمه می‌کند.

انگیزه لومیس فراتر از اصلاح یک قانون است؛ او این موضوع را به رقابت‌پذیری ملی آمریکا گره می‌زند. او در اظهارنظری قاطعانه در ماه ژوئن اعلام کرد: «زمان آن رسیده که به این رفتار مالیاتی ناعادلانه پایان دهیم و اطمینان حاصل کنیم که آمریکا به ابرقدرت بیت‌کوین و کریپتوی جهان تبدیل می‌شود.» این دیدگاه نشان می‌دهد که از نظر حامیان صنعت، قوانین مالیاتی منصفانه نه یک لطف، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای حفظ رهبری فناورانه و اقتصادی ایالات متحده در قرن بیست و یکم است. تلاش‌های او برای اصلاح این قوانین، هرچند تاکنون به صورت کامل موفقیت‌آمیز نبوده، اما توانسته است توجهات را به این موضوع کلیدی جلب کند و زمینه را برای بحث‌های جدی‌تر در کمیته‌های تخصصی مانند کمیته مالی سنا فراهم آورد.

مسیر پرچالش قانون‌گذاری: از تلاش‌های فردی تا اجماع نهادی

تغییر قوانین فدرال، به ویژه در حوزه‌ای نوظهور و پیچیده مانند ارزهای دیجیتال، فرآیندی دشوار و زمان‌بر است. تجربه اخیر سناتور لومیس این چالش را به خوبی نشان می‌دهد. او در اوایل ماه ژوئیه تلاش کرد تا با استفاده از یک فرصت سیاسی، بندی را برای حل مشکل مالیات مضاعف ماینرها در لایحه بودجه دولت ترامپ بگنجاند. این یک تاکتیک رایج قانون‌گذاری برای پیشبرد اهداف خاص در دل لوایح بزرگ‌تر است. با این حال، این تلاش در نهایت ناکام ماند و اصلاحیه پیشنهادی او پیش از رأی‌گیری نهایی در صحن سنا، از متن لایحه حذف شد. این شکست نشان می‌دهد که اصلاحات اساسی نیازمند اجماع گسترده‌تر و بحث‌های عمیق‌تری است که فراتر از تلاش‌های فردی یک سناتور باشد.

شکست این تلاش فردی، اهمیت برگزاری جلسات رسمی و تخصصی مانند جلسه آتی کمیته مالی سنا را دوچندان می‌کند. این جلسات، برخلاف اصلاحیه‌های سریع، فرصتی برای بررسی همه‌جانبه موضوع فراهم می‌آورند. در این ساختار، قانون‌گذاران می‌توانند نظرات متخصصان صنعت (مانند نماینده کوین‌بیس)، پژوهشگران سیاست‌گذاری (از کوین سنتر)، حسابداران رسمی (از AICPA) و کارشناسان حقوقی (مانند آندره‌آ کرامر) را بشنوند. این رویکرد جامع، شانس دستیابی به یک راه‌حل پایدار و کارآمد را افزایش می‌دهد. در واقع، مسیر اصلاحات از تلاش‌های پراکنده و گاه ناکام سیاسی به سمت یک گفت‌وگوی نهادینه و مبتنی بر شواهد کارشناسی در حال حرکت است؛ حرکتی که می‌تواند به تدوین قوانینی منجر شود که نه تنها عادلانه، بلکه در عمل نیز قابل اجرا باشند.

چشم‌انداز آینده: همسویی سیاسی برای رهبری جهانی

مجموعه این تلاش‌های سیاسی، از انتقادات تند سناتور لومیس گرفته تا برگزاری جلسه تخصصی کمیته سنا، نشان‌دهنده یک تغییر پارادایم در نگاه حاکمیت آمریکا به صنعت کریپتو است. به نظر می‌رسد قانون‌گذاران و سیاست‌مداران به این درک رسیده‌اند که رویکردهای مبهم و سخت‌گیرانه گذشته نه تنها مانع رشد اقتصادی می‌شود، بلکه ایالات متحده را در رقابت جهانی برای تبدیل شدن به قطب نوآوری‌های بلاکچین، از کشورهایی با قوانین شفاف‌تر عقب می‌اندازد. جلسه پیش رو صرفاً یک رویداد اداری نیست، بلکه نمادی از همسویی فزاینده میان بخش خصوصی و دولتی برای ایجاد یک چارچوب رگولاتوری است که از یک سو منافع دولت را تأمین کرده و از سوی دیگر، به صنعت اجازه شکوفایی دهد.

هدف نهایی این جنبش سیاسی، فراتر از تعیین نرخ مالیات بر بیت‌کوین است؛ هدف، ترسیم نقشه راهی است که آمریکا را به عنوان رهبر بلامنازع اقتصاد دیجیتال در دهه‌های آینده تثبیت کند. موفقیت در این مسیر مستلزم آن است که قانون‌گذاران به توصیه‌های کارشناسی گوش فرا دهند و قوانینی وضع کنند که با ماهیت غیرمتمرکز، سریع و جهانی این فناوری سازگار باشد. نتیجه این تلاش‌ها مشخص خواهد کرد که آیا آمریکا می‌تواند با اصلاح قوانین مالیاتی خود، به «ابرقدرت کریپتوی جهان» تبدیل شود یا با تعلل، این فرصت تاریخی را به رقبای خود واگذار خواهد کرد.

چالش مالیات مضاعف برای ماینرها و استیکرها

استخراج و سهام‌گذاری: فراتر از سرمایه‌گذاری، یک فعالیت خدماتی

برای درک عمیق چالش‌های مالیاتی پیش روی صنعت کریپتو، ابتدا باید ماهیت فعالیت‌هایی مانند استخراج (Mining) و سهام‌گذاری (Staking) را به درستی شناخت. این دو فرآیند، ستون فقرات امنیت و کارایی بسیاری از شبکه‌های بلاکچین مانند بیت‌کوین و اتریوم هستند. ماینرها با استفاده از قدرت محاسباتی سخت‌افزارهای خود، تراکنش‌ها را تأیید و بلاک‌های جدیدی به زنجیره اضافه می‌کنند. استیکرها نیز با قفل کردن دارایی‌های دیجیتال خود به عنوان وثیقه، در فرآیند اعتبارسنجی تراکنش‌ها و تأمین امنیت شبکه مشارکت می‌کنند. در هر دو حالت، این افراد یا نهادها در حال ارائه یک خدمت حیاتی به شبکه هستند و در ازای آن، پاداشی در قالب ارز دیجیتال بومی همان شبکه دریافت می‌کنند. این پاداش، جبران هزینه‌های سخت‌افزار، برق، و ریسک سرمایه‌گذاری آن‌هاست. بنابراین، نگریستن به این فعالیت‌ها صرفاً به عنوان یک سرمایه‌گذاری منفعل، تصویری ناقص و گمراه‌کننده ارائه می‌دهد؛ در حقیقت، این یک مدل اقتصادی مبتنی بر مشارکت فعال برای حفظ یک زیرساخت غیرمتمرکز است.

این تمایز از منظر مالیاتی بسیار کلیدی است. قوانین سنتی مالیاتی برای تفکیک درآمد حاصل از کار و سود حاصل از سرمایه طراحی شده‌اند. اما در دنیای کریپتو، این مرزها کمرنگ می‌شوند. پاداش استخراج یا سهام‌گذاری، همزمان هم نتیجهٔ یک «کار» (ارائه خدمات امنیتی) و هم محصول یک «سرمایه» (دارایی قفل‌شده یا سخت‌افزار) است. رویکرد فعلی نهادهای مالیاتی مانند IRS در آمریکا، که این پاداش‌ها را در لحظه دریافت به عنوان درآمد مشمول مالیات می‌شناسند، پیچیدگی‌های زیادی ایجاد کرده و به انتقاداتی جدی دامن زده است، زیرا با ماهیت واقعی این فعالیت‌ها همخوانی ندارد و بار مالی سنگینی را بر دوش فعالان شبکه قرار می‌دهد.

کالبدشکافی ساختار مالیاتی دو مرحله‌ای و ناعادلانه

منتقدان سیستم فعلی، از جمله برخی قانون‌گذاران مانند سناتور سینتیا لومیس، معتقدند که ماینرها و استیکرها با نوعی «مالیات مضاعف» یا دوگانه (Double Taxation) روبرو هستند. این ساختار ناعادلانه در دو مرحله مجزا عمل می‌کند و انگیزه مشارکت در تأمین امنیت شبکه‌ها را به شدت تضعیف می‌کند. مرحله اول در لحظه «ایجاد» یا دریافت دارایی رخ می‌دهد. زمانی که یک ماینر موفق به استخراج یک بلاک جدید می‌شود و پاداش خود را مثلاً در قالب بیت‌کوین دریافت می‌کند، سازمان مالیاتی این رویداد را به عنوان کسب «درآمد» تلقی می‌کند. ماینر موظف است ارزش بازاری آن بیت‌کوین را در همان روز محاسبه کرده و بر اساس آن مالیات بر درآمد بپردازد، حتی اگر قصد فروش فوری آن را نداشته باشد. این موضوع به خودی خود چالش‌برانگیز است، زیرا ماینر باید برای پرداخت مالیات دلاری، بخشی از دارایی دیجیتال خود را بفروشد یا از منابع دیگری استفاده کند.

مرحله دوم مالیات در زمان «فروش» یا تبدیل آن دارایی دیجیتال فرا می‌رسد. فرض کنید ماینر بیت‌کوینی را که در قیمت ۴۰ هزار دلار دریافت کرده بود، یک سال بعد در قیمت ۶۰ هزار دلار می‌فروشد. در این حالت، او باید بر روی سود ۲۰ هزار دلاری خود نیز «مالیات بر عایدی سرمایه» (Capital Gains Tax) بپردازد. در نگاه اول این منطقی به نظر می‌رسد، اما مشکل اینجاست که ارزش اولیه دارایی (۴۰ هزار دلار) قبلاً یک بار به عنوان درآمد مشمول مالیات شده است. این ساختار باعث می‌شود ارزش خلق‌شده توسط فعالان شبکه، دو بار در چرخه عمر خود مشمول مالیات شود؛ یک بار به عنوان درآمد و بار دیگر به عنوان سود سرمایه. این رویکرد با نحوه برخورد با تولیدکنندگان سایر انواع دارایی‌ها، مانند کشاورزی که محصولی را تولید می‌کند یا نویسنده‌ای که کتابی می‌نویسد، تفاوت‌های بنیادینی دارد و به عنوان یک مانع جدی برای رشد اکوسیستم شناخته می‌شود.

پیامدهای اقتصادی: از تضعیف امنیت تا فرار نوآوری

این ساختار مالیاتی ناکارآمد صرفاً یک مشکل حسابداری برای افراد نیست، بلکه پیامدهای اقتصادی و استراتژیک گسترده‌ای برای کل کشور به همراه دارد. اولین و مهم‌ترین پیامد، تضعیف انگیزه برای مشارکت در فعالیت‌های استخراج و سهام‌گذاری است. وقتی حاشیه سود این فعالیت‌های حیاتی به دلیل بار مالیاتی سنگین کاهش یابد، افراد و شرکت‌های کوچک‌تر از گردونه رقابت خارج می‌شوند. این امر می‌تواند به «تمرکزگرایی» (Centralization) در شبکه‌های بلاکچین منجر شود، به این معنا که تنها بازیگران بزرگ و ثروتمند قادر به ادامه فعالیت خواهند بود. تمرکزگرایی، اصل بنیادین فناوری بلاکچین یعنی عدم نیاز به اعتماد به یک نهاد مرکزی را زیر سؤال می‌برد و امنیت شبکه را در برابر حملات یا سانسور آسیب‌پذیرتر می‌کند.

پیامد دوم، «فرار نوآوری و استعداد» است. در یک بازار جهانی و رقابتی، سرمایه و تخصص به جایی می‌رود که با آن بهتر رفتار شود. کشورهایی که قوانین مالیاتی شفاف‌تر و منصفانه‌تری برای صنعت کریپتو تدوین می‌کنند، به آهنربایی برای جذب کارآفرینان، توسعه‌دهندگان و سرمایه‌گذاران این حوزه تبدیل می‌شوند. ادامه رویکرد مبهم و سخت‌گیرانه در آمریکا می‌تواند باعث شود که شرکت‌های نوآور و ماینرهای بزرگ، عملیات خود را به مناطق دوستدار کریپتو منتقل کنند. این موضوع نه تنها به معنای از دست دادن درآمدهای مالیاتی بالقوه در آینده است، بلکه باعث می‌شود آمریکا از رقابت برای تبدیل شدن به قطب اصلی اقتصاد دیجیتال قرن بیست و یکم عقب بماند. بنابراین، اصلاح این قوانین تنها به نفع صنعت کریپتو نیست، بلکه یک ضرورت برای حفظ قدرت رقابتی اقتصادی و فناورانه کشور است.

جمع‌بندی و توصیه نهایی: لزوم تدوین یک چارچوب مالیاتی هوشمند

جلسه آتی کمیته مالی سنای آمریکا فرصتی حیاتی برای بازنگری در رویکردهای منسوخ مالیاتی و حرکت به سوی یک چارچوب قانونی هوشمند و آینده‌نگر است. چالش مالیات مضاعف بر ماینرها و استیکرها، نمونه بارزی از عدم تطابق قوانین سنتی با واقعیت‌های یک فناوری نوظهور است. ادامه این روند نه تنها به فعالان این صنعت آسیب می‌زند، بلکه با تضعیف امنیت شبکه‌های غیرمتمرکز و تشویق به خروج سرمایه و نوآوری، منافع ملی را نیز به خطر می‌اندازد. توصیه نهایی به قانون‌گذاران این است که با شنیدن صدای متخصصان صنعت و درک عمیق سازوکارهای فنی و اقتصادی بلاکچین، قوانینی را تدوین کنند که شفاف، منصفانه و مشوق رشد باشد. راه‌حل‌هایی مانند به رسمیت شناختن پاداش استخراج به عنوان «ایجاد دارایی» و نه «درآمد» و به تعویق انداختن رویداد مالیاتی تا زمان فروش نهایی دارایی، می‌تواند گامی بزرگ در این مسیر باشد. ایجاد تعادل میان نیازهای درآمدی دولت و فراهم کردن فضایی برای شکوفایی نوآوری، کلید تبدیل شدن آمریکا به رهبر جهانی در اقتصاد دیجیتال خواهد بود.

اشتراک گذاری:
blockchain-newspaper Logo

نویسنده : مصطفی جلیلی

نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید

آدرس ای میل شما نمایش داده نمیشود.

Copyrighted.com Registered & Protected