`
اعتبار خصوصی توکنیزه شده و خطرات آن برای وام‌دهی رمزارز

اعتبار خصوصی توکنیزه شده و خطرات آن برای وام‌دهی رمزارز

نگرانی‌ها درباره اعتبار خصوصی توکنیزه شده به عنوان عامل انتقال ریسک مالی به پروتکل‌های وام‌دهی رمزارزها و دیفای در حال افزایش است. بررسی وثیقه‌های نوین.

جدول محتوا [نمایش] [مخفی]

خطر جدید برای پروتکل‌های وام‌دهی

اکوسیستم مالی غیرمتمرکز (DeFi) با هدف ایجاد یک نظام مالی شفاف و قابل‌دسترس، همواره در معرض نوآوری و ریسک‌های نوظهور بوده است. اخیراً، کارشناسان صنعت نسبت به ورود یک نوع دارایی خاص به عنوان وثیقه در پروتکل‌های وام‌دهی هشدار داده‌اند: اعتبار خصوصی توکن‌شده. این دارایی‌ها که از دنیای مالی سنتی وارد فضای کریپتو شده‌اند، می‌توانند به عنوان یک عامل انتقال ریسک سیستماتیک عمل کنند و ثبات کلی پروتکل‌های وام‌دهی را تحت تأثیر قرار دهند. این نگرانی‌ها در پی ورشکستگی‌های متعدد در بخش وام‌دهی رمزارزها و آسیب‌پذیری ساختارهای صندوق‌های وام (lending vaults) تشدید شده است.
مطالعه اخبار ارزدیجیتال در بلاکچین نیوزپیپر
پیشنهاد مطالعه:تحلیل دوج‌کوین: خطر ریزش تا کف سالانه 0.08 دلار

اعتبار خصوصی توکن‌شده چیست و چگونه وارد دیفای می‌شود؟

اعتبار خصوصی (Private Credit) به وام‌ها یا ابزارهای بدهی اشاره دارد که به صورت عمومی معامله نمی‌شوند و معمولاً بین مؤسسات مالی، صندوق‌های تخصصی و شرکت‌های بزرگ صورت می‌گیرد. توکنیزه کردن (Tokenization) فرآیند تبدیل حقوق مالکیت یا ادعا نسبت به این دارایی‌های دنیای واقعی به یک توکن دیجیتال بر روی یک بلاک‌چین مانند اتریوم است. توسعه‌دهندگان پروتکل‌های دیفای و پلتفرم‌های وام‌دهی، در جستجوی تنوع بخشیدن به سبد وثایق و گسترش ظرفیت وام‌دهی، شروع به پذیرش این توکن‌ها به عنوان وثیقه برای صدور وام‌های رمزارزی یا پشتوانه استیبل‌کوین‌ها کرده‌اند. این روند، بخشی از روند بزرگتر ادغام دارایی‌های دنیای واقعی (RWA) در وب۳ محسوب می‌شود.

مکانیسم انتقال ریسک و اثر سرایت

خطر اصلی زمانی پدیدار می‌شود که دارایی‌های اعتباری خصوصی زیربنایی این توکن‌ها دچار مشکل شوند. اگر شرکتی که وام گرفته ورشکست شود یا نتواند بدهی خود را بپردازد، ارزش توکن‌های پشتیبان‌شده توسط آن وام به شدت کاهش می‌یابد. در یک پروتکل وام‌دهی دیفای، این سناریو می‌تواند به دو شکل ریسک ایجاد کند:

  • کاهش بیش از حد ارزش وثیقه (Under-collateralization): اگر ارزش توکن به عنوان وثیقه به زیر سطح حداقل لازم (مثلاً ۱۵۰٪ ارزش وام) سقوط کند، موقعیت وام‌گیرنده در معرض لیکوئید شدن قرار می‌گیرد. اگر کاهش ارزش بسیار گسترده و ناگهانی باشد، سیستم ممکن است نتواند همه موقعیت‌ها را به موقع لیکوئید کند.

  • اثر سرایت (Contagion Effect): افت شدید ارزش یک دسته از توکن‌های وثیقه‌ای می‌تواند اعتماد به پروتکل را به طور کلی خدشه‌دار کند و منجر به خروج نقدینگی (با استفاده از ویژگیهایی مانندبرداشت در اسمارت‌کانترکت) و فشار فروش بر سایر دارایی‌های درون پروتکل شود. این مسئله می‌تواند ثبات مالی پروتکل را تهدید کند.

این ریسک‌ها به ویژه در فضایی که نظارت مقرراتی محدود است و شفافیت کامل در مورد کیفیت دقیق وام‌های خصوصی زیربنایی وجود ندارد، تشدید می‌شود.

درس‌هایی از گذشته و ملاحظات امنیتی برای کاربران

صنعت رمزارز شاهد ورشکستگی‌های پرسر و صدای متعددی در سال‌های اخیر بوده که کیفیت وثایق و شیوه‌های مدیریت ریسک را زیر سؤال برده است. این شکست‌ها لزوم بررسی دقیق‌تر انواع دارایی‌های پشتیبان وام‌ها و استیبل‌کوین‌ها را آشکار کرده است. برای کاربرانی که در پروتکل‌های وام‌دهی فعالیت می‌کنند، درک ماهیت وثایقی که سیستم می‌پذیرد حیاتی است. قبل از قفل کردن دارایی‌های خود در یک استخر نقدینگی یا استفاده از یک پروتکل وام‌دهی، تحقیقات لازم را انجام دهید. پروتکل‌هایی که وثایق پیچیده یا کم‌نقدشوندگی مانند اعتبار خصوصی توکن‌شده را می‌پذیرند، ممکن است در معرض نوسانات پنهان بیشتری باشند. امنیت دارایی‌های شما در فضای وب۳ نه تنها با حفظ امنیت کیف پول (مانند محافظت ازعبارت بازیابی و فعال‌سازی تأیید هویت دو مرحله‌ای) تعریف می‌شود، بلکه با انتخاب هوشمندانه پروتکل‌هایی که مدیریت ریسک شفاف و محافظه‌کارانه‌ای دارند نیز مرتبط است. همیشه به یاد داشته باشید که تنوع‌بخشی یک اصل کلیدی است؛ قرار دادن تمام سرمایه در یک پروتکل یا یک نوع وثیقه خاص، ریسک را متمرکز می‌کند.

ورود اعتبار خصوصی به حوزه رمزارز

صنعت رمزارز در آستانه ادغام عمیق‌تری با سیستم مالی سنتی قرار دارد. یکی از مهم‌ترین نمودهای این همگرایی، مهاجرت دارایی‌های مالی سنتی از جمله اعتبار خصوصی به قالب‌های دیجیتال (توکنیزه) و ورود آن‌ها به عنوان وثیقه در پروتکل‌های غیرمتمرکز است. ناظران بازار و تحلیلگران به‌تازی نسبت به این روند که می‌تواند به یک عامل ریسک بالقوه برای پروژه‌های کریپتویی تبدیل شود، هشدار داده‌اند. این هشدارها در حالی مطرح می‌شود که بخش اعتبار خصوصی در بازارهای مالی متعارف نیز زیر ذره‌بین نهادهای نظارتی و فعالان صنعت قرار گرفته و خواستار نظارت بیشتر بر آن هستند.

بازتاب نگرانی‌های مالی سنتی در دنیای رمزارزها

قبل از ظهور در قالب توکن، بازار اعتبار خصوصی در سیستم سنتی با چالش‌هایی مانند پیچیدگی، نبود شفافیت و سطوح بالای اهرم مالی مواجه بوده است. نهادهای نظارتی در حوزه مالی متعارف بارها نسبت به کاستی‌های این بازار ابراز نگرانی کرده‌اند. با ورود این دسته از دارایی‌ها به اکوسیستم رمزارز، نگرانی‌های مشابهی در حال تکرار است. تفاوت اصلی اما در اینجا است: پروتکل‌های غیرمتمرکز و حوزه دیفای عمدتاً در فضایی با نظارت مقرراتی محدود فعالیت می‌کنند. این فقدان چارچوب نظارتی مشخص، می‌تواند ریسک‌های ذاتی اعتبار خصوصی را تشدید کند، زیرا مکانیسم‌های حفاظتی و شفافیت‌سنجی که در تئوری برای بازارهای سنتی در نظر گرفته می‌شود، ممکن است در فضای کریپتو وجود نداشته باشد یا به شکل ضعیف‌تری پیاده‌سازی شده باشد.

انگیزه پروتکل‌های دیفای برای پذیرش دارایی‌های دنیای واقعی

موضوع ورود اعتبار خصوصی توکن‌شده به تنهایی اتفاق نمی‌افتد، بلکه بخشی از یک حرکت بزرگتر است. پروتکل‌های مالی غیرمتمرکز به طور فزاینده‌ای در پی ادغام دارایی‌های دنیای واقعی (RWA) به عنوان وثیقه هستند. دو انگیزه اصلی این جریان عبارتند از:

  • تنوع‌بخشی به سبد وثایق: تکیه‌ی صرف به دارایی‌های رمزارزی نوسانی مانند بیت‌کوین و اتریوم به عنوان وثیقه، ریسک سیستماتیک پروتکل را افزایش می‌دهد. افزودن دارایی‌هایی که همبستگی کمتری با چرخه‌های کریپتو دارند، می‌تواند به پایداری کلی سیستم کمک کند.

  • گسترش ظرفیت وام‌دهی: حجم کل بازار دارایی‌های سنتی مانند اعتبار خصوصی بسیار بزرگ است. با باز کردن دروازه‌ها به روی این دارایی‌ها، پروتکل‌های دیفای می‌توانند نقدینگی بسیار بیشتری را جذب کنند و پایه وثیقه خود را به طور تصاعدی گسترش دهند.

اعتبار خصوصی توکن‌شده به عنوان یکی از زیرمجموعه‌های دارایی‌های دنیای واقعی، توسط توسعه‌دهندگان پروتکل‌ها و پلتفرم‌های وام‌دهی در حال بررسی و آزمایش است.

آسیب‌پذیری‌های تاریخی و تشدید نیاز به بررسی دقیق

صنعت کریپتو در سال‌های اخیر شاهد چندین مورد ورشکستگی پرتأثیر بوده است. این شکست‌ها نه تنها باعث از دست رفتن سرمایه کاربران شد، بلکه سوالات جدی در مورد کیفیت وثایق پذیرفته‌شده و شیوه‌های مدیریت ریسک در پلتفرم‌های وام‌دهی مطرح کرد. پرونده‌های اخیر ورشکستگی در بخش رمزارز، به طور خاص آسیب‌پذیری‌های موجود در ساختارهای صندوق وام (لندینگ والت) را آشکار ساخته است. این تجربیات تلخ، جامعه را وادار کرده تا نگاهی دقیق‌تر و موشکافانه‌تر به انواع دارایی‌هایی که به عنوان پشتوانه وام‌های رمزارزی و استیبل‌کوین‌ها استفاده می‌شوند، بیندازد. حال با اضافه شدن یک طبقه دارایی پیچیده و کم‌شفاف مانند اعتبار خصوصی به این ترکیب، لزوم این بررسی‌ها بیش از پیش احساس می‌شود.

اعتبار خصوصی توکن‌شده: روندی نوظهور با پتانسیل ریسک سیستماتیک

دارایی‌های دنیای واقعی توکن‌شده به عنوان یکی از بزرگترین روندهای سال جاری در حوزه کریپتو شناسایی شده‌اند. اعتبار خصوصی توکن‌شده نیز به عنوان یک توسعه نسبتاً جدید، در حال پذیرفته شدن به عنوان وثیقه برای تراکنش‌های دارایی دیجیتال است. با این حال، نگرانی اصلی تحلیلگران بازار این است که وثیقه قرار گرفتن این دارایی‌ها می‌تواند ریسک مالی را به درون پروتکل‌های مالی غیرمتمرکز منتقل کند. به بیان ساده، اگر دارایی اعتباری خصوصی زیربنایی که یک توکن بر اساس آن ایجاد شده، دچار مشکل شود (مثلاً وام‌گیرنده نتواند بدهی خود را بپردازد)، ارزش آن توکن به عنوان وثیقه متزلزل می‌شود. فعالان صنعت به پتانسیل ایجاد اثرات سرایت در صورت بروز مشکل در این دارایی‌های اعتباری خصوصی زیربنایی اشاره کرده‌اند. این بدان معناست که یک شوک در یک بخش کوچک از وثایق می‌تواند به کل پروتکل سرایت کرده و ثبات آن را با چالش جدی مواجه کند.

نگرانی‌های انتقال ریسک به دیفای

همزمان با رشد چشمگیر دارایی‌های دنیای واقعی توکن‌شده در اکوسیستم رمزارز، تحلیلگران و ناظران صنعت نسبت به یک چالش عمیق هشدار می‌دهند: انتقال ریسک‌های سیستماتیک از بخش‌های مالی سنتی به پروتکل‌های مالی غیرمتمرکز. این نگرانی به ویژه در مورد اعتبار خصوصی توکن‌شده که به عنوان وثیقه در قراردادهای وام‌دهی و پشتوانه استیبل‌کوین‌ها استفاده می‌شود، تشدید شده است. در فضایی که نظارت مقرراتی محدود است، این احتمال وجود دارد که مشکلات پنهان در دارایی‌های زیربنایی، به سرعت در سراسر شبکه‌های دیفای پخش شده و ثبات آن‌ها را تهدید کند.

اثر سرایت: از یک دارایی مشکل‌دار تا بحران سیستمی

مفهوم اثر سرایت در اینجا به معنای انتشار شوک‌های مالی از یک نقطه آسیب‌پذیر به کل سیستم است. در سناریوی اعتبار خصوصی توکن‌شده، اگر یک یا چند وام بزرگ در پرتفوی دارایی‌های زیربنایی با نکول مواجه شوند، ارزش توکن‌های مرتبط با آن‌ها به سرعت کاهش می‌یابد. از آنجایی که این توکن‌ها ممکن است در چندین پروتکل دیفای مختلف به عنوان وثیقه پذیرفته شده باشند، افت ارزش آن‌ها می‌تواند به طور همزمان چندین پلتفرم را تحت تأثیر قرار دهد. این وضعیت می‌تواند منجر به موجی از لیکوئید شدن موقعیت‌های وام‌گیری شود که اگر حجم آن از ظرفیت بازار فراتر رود، ممکن است پروتکل با کسری مواجه شود. چنین رویدادی نه تنها سرمایه کاربران را به خطر می‌اندازد، بلکه اعتماد عمومی به کل اکوسیستم مالی غیرمتمرکز را خدشه‌دار می‌سازد.

نقص در شفافیت و ارزیابی ریسک

یکی از عمیق‌ترین نگرانی‌ها در مورد این دارایی‌ها، عدم شفافیت کافی است. در بازارهای مالی سنتی، نهادهای نظارتی همواره نسبت به کدر بودن و سطوح بالای اهرم در بازار اعتبار خصوصی ابراز نگرانی کرده‌اند. هنگامی که این دارایی‌ها به صورت توکنیزه وارد فضای کریپتو می‌شوند، این عدم شفافیت می‌تواند تشدید نیز بشود. کاربران نهایی و حتی توسعه‌دهندگان پروتکل‌ها ممکن است دسترسی کاملی به جزئیات وام‌های زیربنایی، کیفیت اعتبارگیرندگان، یا شرایط واقعی بازپرداخت نداشته باشند. این امر ارزیابی دقیق ریسک را دشوار می‌سازد. در غیاب یک چارچوب گزارش‌دهی استاندارد، پروتکل‌های دیفای در حال پذیرش دارایی‌هایی هستند که کیفیت واقعی آن‌ها پنهان است.

فقدان چارچوب نظارتی و حفاظتی در دیفای

در سیستم مالی سنتی، اگرچه بازار اعتبار خصوصی با چالش‌هایی روبروست، اما حداقل تحت چتر نظارتی یک نهاد مرکزی قرار دارد که می‌تواند در شرایط بحران مداخله کند یا قوانینی برای کاهش ریسک وضع نماید. در مقابل، پروتکل‌های مالی غیرمتمرکز عمدتاً در فضایی با نظارت مقرراتی محدود فعالیت می‌کنند. این فقدان چارچوب حفاظتی رسمی به این معناست که در صورت بروز مشکل در وثیقه‌های اعتبار خصوصی، هیچ نهاد نجات‌دهنده‌ای وجود ندارد. مدیریت بحران کاملاً به منطق از پیش برنامه‌ریزی شده در اسمارت‌کانترکت‌ها و تصمیمات جامعه حاکمیتی پروتکل وابسته است که ممکن است به اندازه کافی سریع یا مؤثر عمل نکند.

درس‌هایی از ورشکستگی‌های گذشته و آینده‌نگری

صنعت رمزارز در سال‌های اخیر شاهد چندین مورد ورشکستگی بزرگ بوده که همگی بر اهمیت وثیقه‌های باکیفیت و مدیریت ریسک دقیق تأکید داشتند. این شکست‌ها جامعه را وادار کرد تا نگاهی انتقادی‌تر به انواع دارایی‌های پشتوانه‌ساز بیندازد. حال، با ظهور اعتبار خصوصی توکن‌شده به عنوان یک روند نوظهور، این پرسش مطرح می‌شود که آیا صنعت درس‌های لازم را از گذشته فراگرفته است؟ پذیرش یک طبقه دارایی پیچیده و کم‌شفاف، بدون مکانیسم‌های نظارتی قوی‌تر، می‌تواند صنعت را در معرض چرخه‌های جدیدی از بحران قرار دهد. این امر لزوم توسعه استانداردهای داوطلبانه برای افشای اطلاعات، ایجاد مکانیسم‌های اوراکل قابل اعتماد برای قیمت‌گذاری دارایی‌های زیربنایی، و طراحی پارامترهای محافظه‌کارانه‌تر برای نسبت وثیقه به وام را بیش از پیش آشکار می‌سازد.

در نهایت، ادغام دنیای سنتی و غیرمتمرکز امری اجتناب‌ناپذیر است، اما این ادغام باید با احتیاط و درک کامل از ریسک‌های همراه آن صورت پذیرد. انتقال ریسک به دیفای تنها یک هشدار نظری نیست، بلکه یک چالش عملی است که نیازمند همکاری توسعه‌دهندگان، ارائه‌دهندگان دارایی‌های توکنیزه و جامعه کاربری برای ایجاد زیرساخت‌های امن‌تر و شفاف‌تر است. کاربران هوشمند پیش از مشارکت در پروتکل‌هایی که از چنین وثایقی استفاده می‌کنند، باید به دنبال درک عمیق‌تری از مکانیسم‌های پذیرش ریسک آن پروتکل باشند.

تشدید نظارت بر وثیقه‌های توکنیزه شده

همزمان با رشد طبقه دارایی نوظهور اعتبار خصوصی توکن‌شده در فضای رمزارزها، خواست و نیاز برای نظارت دقیق‌تر بر این دارایی‌ها نیز افزایش یافته است. این فراخوان برای بررسی بیشتر، تنها محدود به فعالان صنعت نمانده و نهادهای نظارتی در حوزه مالی سنتی نیز نگرانی خود را از مهاجرت این دارایی‌های کم‌شفاف به اکوسیستم غیرمتمرکز ابراز کرده‌اند. نقطه تمرکز اصلی، کنترل و کاهش ریسک انتقال شوک‌های مالی به پروتکل‌هایی است که در آنها نظارت مرکزی محدود یا وجود ندارد. این وضعیت، یک تقابل جالب بین نوآوری مالی غیرمتمرکز و الزامات امنیتی یک نظام مالی پایدار را ایجاد کرده است.

نگرانی مشترک نهادهای سنتی و تحلیلگران کریپتو

پیش از این، بخش اعتبار خصوصی در بازارهای مالی متعارف، زیر ذره‌بین قرار گرفته بود. نهادهای نظارتی در آن فضا بارها نسبت به سطح بالای اهرم و عدم شفافیت کافی در این بازار هشدار داده بودند. اکنون، با مشاهده آغاز ورود این دسته دارایی به فضای رمزارز از طریق قالب‌های توکنیزه، همان نگرانی‌ها در مورد فضای کریپتو نیز تکرار می‌شود. تحلیلگران بازار به صراحت اعلام کرده‌اند که وثیقه قرار گرفتن اعتبار خصوصی توکن‌شده می‌تواند ریسک مالی را به پروتکل‌های مالی غیرمتمرکز منتقل کند. این همگرایی در دیدگاه، نشان‌دهنده واقعی بودن خطر است؛ زمانی که هم ناظران سنتی و هم کارشناسان حوزه نوظهور، روی یک نقطه ضعف مشترک انگشت می‌گذارند، نشانه‌ای است که باید جدی گرفته شود.

پاسخ به آسیب‌پذیری‌های تاریخی در ساختارهای وام‌دهی

این نگرانی‌ها در خلأ شکل نگرفته‌اند. نگرانی از اعتبار خصوصی توکن‌شده، در پی پرونده‌های اخیر ورشکستگی در بخش رمزارز است که آسیب‌پذیری‌های موجود در ساختارهای صندوق‌های وام (lending vaults) را آشکار کرده است. این شکست‌ها جامعه را وادار کرده تا بررسی دقیق‌تری را بر انواع دارایی‌های پشتوانه وام‌های رمزارزی و استیبل‌کوین‌ها آغاز کند. در حقیقت، تشدید نظارت یک واکنش ضروری به تجربیات تلخ گذشته است. این رویکرد احتیاط‌آمیز، تلاشی است برای جلوگیری از تکرار چرخه‌های بحران که در آن کیفیت وثایق و شیوه‌های مدیریت ریسک زیر سؤال رفته بود. حال، پیش از آنکه یک طبقه دارایی جدید و پیچیده به طور گسترده در پروتکل‌ها ادغام شود، ضروری است که مکانیسم‌های ارزیابی و پایش قوی‌تری توسعه یابد.

چالش نظارت در محیط غیرمتمرکز

بزرگترین مانع در مسیر نظارت مؤثر، ذات غیرمتمرکز خود پروتکل‌هاست. در گزارش‌ها به صراحت اشاره شده که نگرانی‌های مشابه در مورد مهاجرت این دارایی‌ها به پروتکل‌های رمزارزی در حال مطرح شدن است، جایی که نظارت نظارتی محدود باقی می‌ماند. در غیاب یک نهاد مرکزی مشخص که مسئولیت نظارت را بر عهده داشته باشد، این سوال مطرح می‌شود که نظارت چگونه باید اعمال شود؟ پاسخ به این سوال در فضای فعلی احتمالاً ترکیبی از راه‌حل‌های فناورانه و ابتکارات جامعه‌محور خواهد بود:

  • استانداردهای داوطلبانه افشا: ارائه‌دهندگان دارایی‌های توکنیزه و پروتکل‌های پذیرنده می‌توانند برای ارائه شفافیت بیشتر در مورد وام‌های زیربنایی توافق کنند.

  • اوراکل‌های قابل اعتماد و تخصصی: ایجاد سیستم‌هایی که نه تنها قیمت، بلکه سلامت و کیفیت اعتباری دارایی پایه را نیز پایش کنند.

  • پارامترهای محافظه‌کارانه: پروتکل‌ها می‌توانند برای پذیرش اعتبار خصوصی توکن‌شده، نسبت وثیقه به وام (LTV) بسیار پایین‌تری را در مقایسه با دارایی‌های نقدشونده‌تر تعیین کنند.

  • حاکمیت جامعه‌محور فعال: جامعه دارندگان توکن حاکمیتی پروتکل باید توانایی بررسی و به‌روزرسانی لیست وثایق پذیرفته شده را داشته باشد.

هدف از این اقدامات، ایجاد لایه‌ای از حفاظت است که در فقدان ناظر مرکزی، از کاربران و یکپارچگی سیستم محافظت کند.

آینده دارایی‌های دنیای واقعی در وب۳: رشد همراه با احتیاط

دارایی‌های دنیای واقعی توکن‌شده به عنوان یکی از بزرگترین روندهای سال در رمزارز شناسایی شده‌اند. این نشان می‌دهد که حرکت به سمت ادغام، متوقف نخواهد شد. اعتبار خصوصی توکن‌شده نیز به عنوان یک توسعه نسبتاً جدید، در حال پذیرفته شدن به عنوان وثیقه برای تراکنش‌های دارایی دیجیتال است. بنابراین، چالش اصلی نه توقف این روند، بلکه هدایت آن در مسیری امن است. فعالان صنعت پتانسیل اثرات سرایت در صورت بروز مشکل در دارایی‌های اعتباری خصوصی زیربنایی را خاطرنشان کرده‌اند. این اذعان به خطر، نخستین گام برای کاهش آن است. نظارت مؤثر در این فضا احتمالاً شکل سنتی خود را نخواهد داشت، بلکه به شکل ابزارهای شفاف‌سازی، رتبه‌بندی ریسک مستقل و مشارکت جامعه در تصمیم‌گیری‌های حیاتی خواهد بود. پروتکل‌های پیشرو که قصد دارند از این نوع وثایق استفاده کنند، باید پیشگام در ایجاد چنین مکانیسم‌های نظارتی غیرمتمرکزی باشند.

برای کاربران نهایی، این دوره انتقالی نیازمند هوشیاری بیشتر است. پیش از مشارکت در هر استخر نقدینگی یا پروتکل وام‌دهی، ضروری است که نه تنها بازده مورد انتظار، بلکه خط‌مشی پروتکل در قبال پذیرش وثایق جدید و پیچیده را بررسی کنند. پرسش در مورد نحوه ارزیابی کیفیت دارایی‌های دنیای واقعی، وثایق پشتیبان و رویه‌های مدیریت ریسک باید در اولویت قرار گیرد. در حالی که صنعت به دنبال ایجاد تعادل بین نوآوری و ثبات است، انتخاب‌های آگاهانه کاربران می‌تواند مسیر حرکت را تعیین کند. تمرکز بر پروتکل‌هایی که رویکرد شفاف و محافظه‌کارانه‌ای داشته باشند، می‌تواند ریسک‌های فردی را تا حد زیادی کاهش دهد. این هوشیاری جمعی می‌تواند به ایجاد یک اکوسیستم مقاوم‌تر کمک کند، اکوسیستمی که در آن رشد همراه با امنیت باشد.

اشتراک گذاری:
blockchain-newspaper Logo

نویسنده : مصطفی جلیلی

نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید

آدرس ای میل شما نمایش داده نمیشود.

Copyrighted.com Registered & Protected